معلمان ،چراغ هایی که نباید خاموش شوند!

“سجاد افسر”/”آوای انقلاب”؛  کسانی که کودکان را به خوبی آموزش می دهند سزاور احترام بیشتری نسبت به کسانی که کودکان را به وجود می آورند.هستند یک گروه به کودکان زندگی می دهند،گروه دیگرهنر خوب زندگی کردن را به آنها می آموزند.

“ارسطو”

با نگاهی گذرا به زندگی معلمان جامعه،به راحتی دلایل عدم توسعه،فقر،فساد،اعتیاد،طلاق،بیکاری،اختلاس،رانت ،دروغ و تمام رذایل اخلاقی قابل درک است،زیرا همچنان که می دانید درمملکتی که نیروی آموزش دهنده، شان وجایگاه خود را ازدست دهند،آن ملت به ورطه نابودی کشیده می شود و فرهنگ، اقتصاد و زندگی اجتماعی به فروپاشی خواهد رسید.

معلمان چراغ روشن هدایت جامعه هستند، چراغی که کم و زیاد شدن نور آن عاقبت زندگی اجتماعی مردم رامشخص می کند . چراغ هایی که در چند سال گذشته گروه هایی در حال چرخش فتیله آن به سمت خاموشی هستند،گروه هایی که اهداف بزرگی را دنبال می کنند که لازمه اهدافشان پایین آوردن شآن و جایگاه معلمان در جامعه خواهد بود.
مافیایی که منفعتشان به عدم آگاه‌سازی جامعه بستگی دارد تا از این طریق مردم را از حقوق اولیه خود محروم نمایند و  لازمه اجرایی کلیه اهداف پلشت ذکر شده بی اعتماد مردم به معلمان وپایین آمدن جایگاه والای معلمان که رسالتشان آگاه سازی جامعه می باشدخواهد بود.

متاسفانه این گروه های قدرت و مافیای خونخوار ثروت با سناریوی های مختلف در چند سال گذشته توانستند رویکرد دولت ونگاه مردم به قشر معلم را باچاشنی تحقیر وطلبکاری همگام سازند و گاها به دلیل تعطیلات تابستانی که لازمه ی امر آموزش است و دربقیه دنیا هم متداول است از معلمان به عنوان قشر مصرف کننده نام ببرند، در صورتی که در همین مملکت ،مشاغلی هست که کمترین فعالیت و کارایی برا ی جامعه دارند اما حقوق های نجومی وزندگی بی دغدغه  دارند،اما چنان با انواع بازی سازی رسانه ای وتبلیغات سوء ارزش و اعتبار معلمان را ضعیف کردند که دولت و مردم فراموش کردند که سلامتی جامعه و پيشرفت کشور در ید توانمند معلمان است و معلمان نه تنها مصرف کننده نیستند بلکه اساس و پایه تولید در همه زمینه ها که همانا تربیت نیروی انسان خواهد بود را بعهده دارند و بدون تردید نقش دیگر ارگان ها ونهاد در تولید نسبت به آموزش وپرورش به مانند  قطره به دریا خواهد بود ؛ یاداوری این حکایت از هیتلر رهبر آلمان تلنگری است بر جامعه ما،که ایشان درجنگ جهانی معلمان را در زیرزمین ها برای سالم ماندن از جنگ پنهان می کرد،چرا که بر این باور بودکه وجود معلمان در هرصورت(پیروزی-شکست)برای آبادی دوباره وشکوه دیگر الزامی وحیاتی هست.

اما زندگی ومعیشت معلمان در ایران نشان می دهد چراغ هایی کشور عمدا درحال خاموش شدن می باشند چیزی که همچون سدی دردناک در برابر ورود افراد جدید البته توانمند ،متخصص وعاشق آموزش به حرفه معلمی می باشد (در چند سال گذشته افرادی بدون علم وتخصص به بدنه آموزش وپرورش تزریق شده اند که این امر هم نشان از سیاست مافیای قدرت برای بدنامی معلمان خواهد بود ) کما اینکه افراد توانمندی که استخدام شده اند بر طبل نارضایتی وپشیمانی ناشی از عقب ماندگی از زندگی می کوبند و سبب یآس و افسردگی این گروه شده است
معلمی که پزشک تربیت می کند ولی خود وام دار هزاران درد ومرضی است که از بی پول همچون کرم وجودش را نابود می کندقاعدتا نمی تواند الگوی خوبی برای جامعه و افراد برای استخدام در آموزش وپرورش باشد.

وقتی پای درد ودل معلمان می نشینید یا نگاهی به زندگیشان می اندازید بی شک به این واقعیت پی می برید که واقعااین قشر آینده ساز ،بی آینده اند.کسانی که دوران بازنشستگی آنها توام می شود با شروع کار وتلاش بیشتر ،البته در زمانی که توانایی ورمقی دیگرندارند وبه همین علت گاها در دام مشاغل می افتند که در شان یک معلم نیست،وگاهی اوقات فروپاشی خانواده فرهنگیان آن هم در پایان عمر کار ی مشاهده می شود.

درپایان امیدی که به بهبودی وضعیت معیشتی معلمان تا زمانی که گروه ها و مافیای منفعت طلب در قدرت هستند نیست ولی امیدوارم مردم به خود بیایند و در برابر هجمه‌ها و بی عدالتی ها از معلمان دفاع کنند و همدل و همراه با معلمان برای حقوق آنها فریاد زنند و بدانند این فریادها، آینده فرزندان خود را روشن وزیبا خواهد ساخت.

به همکاران و معلمان عزیز توصیه می کنم برای دل خود و وجدان آگاه وهمیشه بیدارتان،خورشید آموزش را از غروب زود هنگام نجات دهیدو جهان آینده را با نورتان روشن بسازید.

روز معلم بر اسوه های آگاهی وتفکر مبارک باد